سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چرا بگوییم « امام خامنه ای » ؟


دلیل اول :
غربی ها با سه کلید واژه آزادی ، دموکراسی ، و حقوق بشر افکار عمومی را اداره می کردند . شرقی ها با دو کلید واژه ی پرولتاریا با امپریالیسم و برابری . امام (ره) پنج کلید واژه قرآنی را در مقابل آن پنج کلید واژه قرار داند . « امامت محوری ، امّت گرایی ، عدالت گستری ، و دوطبی مستکبرین _ مستضعفین » اساس تئوری و پنج کلید واژه  امام (ره) بود .
امام خمینی (ره) از دنیا رفتند . آقای هاشمی رفسنجانی پنج روز بعد از رحلت امام (ره) در دومین خطبه ی اولین نماز جمعه بعد از رحلت امام (ره) آمدند و دو جمله راجع به ولایت فقیه گفتند . یک :« ما نمیخواهیم بعد از رحلت امام خمینی (ره) به جانشین ایشان "امام" بگوییم » این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب ؛ امام حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه ؛ قانون اساسی پنج بار رو ی امامت ولی فقیه تاکید کرده ؛ امام (ره) این را از سال 48 مطرح کرده ، شما میگویی نمیخواهیم ؟ انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم ، افکار شما را با خود شما دفن میکنم و به آن ها عمل نمیکنم . جمله دومشان این بود :« مجلس خبرگان مرجع تعین نکرده است » یعنی جانشین امام (ره) نه مرجع است نه امام .
حالا کلید واژه هایی را که امام خمینی (ره) از قرآن کریم جایگزین آن پنج کلید واژه کردند را فهمیدیم که اصولا" الان هم باید سر مشق زندگی ما و اساس و بناء تمام حرکات دینی و سیاسی ما باشد اما در این زمان می بینیم که خبری از آن پنج کلید واژه در زندگی ما نیست . چرا؟
کلید واژه های اول و دوم ( امامت و امت ) :
وقتی جای لفظ « امام» گذاشته شد « رهبر» ، « امّت » هم شد « ملّت » ؛ یعنی عملا" سیستم « ملت و رهبر » انگلیسی ها را پذیرفتیم و سیستم و اساس « امت و امامت » امام خمینی (ره) را کنار گذاشتیم . وقتی « امت» شد « ملت » طبیعا" عناصر امت یعنی « خواهران و برادران » قرآنی و دینی که وظایف کثیری از جمله امر به معروف و نهی از منکر  نسبت به هم دارند ، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی « شهروند » و « هموطن » که  نباید از حال هم دیگر خبر داشته باشند و هر کس باید کار کند برای خود تا خود زنده بماند و از این قبیل قانون ها .
کلید واژه سوم ( عدالت گستری ) :
اما کلمه سوم یعنی « عدالت » ؛ مقدس ترین کلمه ای که آقای هاشمی در دوران ریاست جمهوریشان تغییر دادند همین کلمه عدالت بود ؛ که به جای آن کلمه « توسعه » را به نظام اسلامی تحمیل کردند . بزرگترین فرق کلمه عدالت و توسعه این است که عدالت را پیامبر اسلام (ص) و حضرت امیر المومنین وصی رسول الله تعیین و تعریف میکنند ولی کلمه توسعه را صندق های بین المللی پول و بانک جهانی و صهیونیسم های عالم .


کلید واژه های چهارم و پنجم ( مستکبرین و مستضعفین ) :
در عرصه ی بین المللی دو کلید واژه قرآنی « مستکبرین » و « مستضعفین » تغییر یافت و گفتند مستکبرین فحش و توهین آمیز است ! به جایش بگوییم  « قدرت های جهانی» ! خب وقتی گفته میشود « مستکبرین » یعنی باید با آن ها مبارزه شود . اما وقتی گفته میشود « قدرت ها ی جهانی» یعنی باید با آن ها تعامل شود .مستضعفین را هم کردند « قشر آسیب پذیر » یعنی آن ها هیچ قدرتی ندارند و یک سری آدم های بی عرضه ای هستند که پذیرا ی آسیبند ! و میتوان برای بهتر شدن وضع قدرت های جهانی از آن ها به عنوان یک ابزار استفاده کرد .
این پنج کلید واژه ی امام خمینی (ره) که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود توسط عناصر غربی تغییر یافت به همان کلید واژه هایی که دشمنان نظام اسلامی می خواستند و این وظیفه ی من و شما است که بر صدد آن برآییم که دوباره همان پنج کلید واژه های امام (ره) اساس گفتمان این نهضت شود که مهمترین آن ها امام بودن ولی فقیه است و تا موقعی که کلید واژه های امام خمینی (ره) احیاء نشود ، دشمنان اسلام در حال سود بردن از امّت اسلامی می باشند و این را بدانیم که ما هر لعنتی که به کفار و منافقین بکنیم ، آن قدر جگر دشمنان اسلام نمی سوزد که ولی فقیهمان را امام خطاب کنیم یعنی « امام خامنه ای ( روحی فداه ) » .
دلیل دوم :
ده سال هر کاری کردیم که یک رسانه غربی پیدا شود بگوید « امام خمینی » نشد ! همه می گفتند « آیت الله خمینی » و حالا هم در رسانه های غربی و ماهواره همه به امام (ره) میگویند « آیت الله خمینی » و به امام خامنه ای ( روحی فداه ) هم می گویند « رهبر یا آقای خامنه ای » حالا علت این کارشان چیست ؟
سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفته شد : « استاد ! چرا رسانه های شما نمی گویند امام خمینی ؟ خنده ای کرد و گفت :      « آخر ما بعضی چیز ها را متوجه شدیم .» کیفش را باز کرد و یک کتاب درآورد ، ترجمه آلمانی کتاب « ولایت فقیه » امام خمینی (ره) بود . گفت آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد . وقتی ما بگوییم امام خمینی ایشان بین کشور های دنیا شاخص میشود . چون کلمه امام قابل ترجمه نیست ولی وقتی بگوییم « رهبر » این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد که با دادن صفت رهبر به آقای خمینی دیگر ما ایشان را در کنار افرادی مانند استالین و موسیلینی و هیتلر قرار میدهیم . کلمه   « رهبر » به نفع ما و کلمه « امام » به نفع آقای خمینی است . از طرفی اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد ما به ایشان میگوییم « آیت الله » ، اما « امام » به نفع آقای خمینی است و برای ایشان یک بار معنوی به دنبال دارد و از طرف دیگری اگر ما ایشان را امام مورد خطاب قرار بدهیم ایشان میشود امام امت اسلامی و عواقب بدی را برای ما به دنبال دارد از جمله که ایشان مسلمانان جهان را به دور خویش جمع میکند و عاملی میشود که آن ها متحد شوند .
دلیل سوم :
شهریور 58 که در مجلس خبرگان شهید بهشتی کلمه امامت را در قانون اساسی گذاشت ، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود . امام خمینی (ره) گفت شما نمی توانی مجلس را اداره کنی ، برو کنار ، آقای بهشتی اداره کند . وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان (عج) و امام امت اسلامی است . کشور ریخت به هم . بازرگان استعفای دسته جمعی دولت را اعلام کرد . امیر انتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود . سر یک کلمه کشور ریخت به هم . یا آیت الله سید محمد باقر حکیم پا میشود میرود نجف و از آنجا نامه مینویسد به « آیت الله العظمی امام خامنه ای » . یک هفته بعد شهیدش میکنند . آن مرد بزرگ از آنجا میفهمد که باید پیغام دهد «امام خامنه ای». یا سید حسن نصرالله با آن شرایط سختی که دارد می گوید امام خامنه ای اما ما این جا نشسته ایم و نمیگوییم امام خامنه ای ! .
مشکلی که هست هم این است که همه می گویند « دیگران بگویند ما هم می گوییم » اصولگرا ها می گویند صدا و سیما شروع کند ما هم می گوییم . صدا و سیما می گوید ما که از روحانیون که جلو نمی زنیم . روحانیون می گویند مسئولین و مدیران ارشد نظام بگویند  تا ما هم بتوانیم جلو مردم بگوییم . مدیران ارشد و مسئولین نظام می گویند وقتی جوانان انقلابی نگویند ما هزینه بدهیم ! ؟




تاریخ : شنبه 90/2/10 | 4:28 عصر | نویسنده : جوانمرد | نظر

  • اس ام اس دون | ریه | وبلاگ شخصی