مفهوم انقلاب های مخملی و انقلاب های رنگین چیست؟
انقلاب از همه رنگ!
پاسخ این سوءال را به صورت مختصر در نکات زیر دنبال می کنیم:
انقلاب های رنگین
انقلاب های رنگین، نامی است که به طور گروهی به دسته ای از تحرکات مربوط به هم اطلاق شده است که در بسیاری از جمهوری های شوروی سابق و کشورهای شرقی - بلوک شرق - به وقوع پیوسته است. وجه مشترک تمامی این حرکات، مبارزاتی منفی است که بر ضد حاکمان متعصب و دیکتاتور انجام شده است. به طور کلی، مخالفان، از دموکراسی و آزادی دفاع کرده اند و در تمام حالات، یک رنگ یا گل خاص، به عنوان نماد، مورد استفاده قرار گرفته است.
عوامل انقلاب های رنگین
بر اساس واقعیت های موجود، سازمان های غیردولتی (NGOها)، نقش بسیار مهمی در این انقلاب ها داشته اند. در تمام حالات، اکثر شرکت کنندگان را جوانان و سازمان های دانش آموزی، در کنار سایر شهروندان، تشکیل داده اند. این حرکات مخالف، تاکنون در صربستان و مونتنگرو، موجب سقوط میلوسویچ، در گرجستان، موجب عزل ادوارد شوارد نادزه (انقلاب رُز)، در اکراین (انقلاب نارنجی)، موجب سقوط ویکتور یانوکویچ و در قرقیزستان (انقلاب لاله)، موجب فرار عسکر آقایف شده است. در تمام حالات، الگوی اتفاقات، کم و بیش مشابه بوده است و در تمام این موارد، به دنبال برگزاری انتخابات بحث برانگیز، مخالفت های گسترده خیابانی منجر به عزل، سقوط یا فرار رهبرانی شده که از سوی مخالفین، دیکتاتور شناخته شده بودند. این وقایع نشان می دهد که امروزه موج تغییرات در جمهوری های شوروی سابق، قوی تر شده است.
تمایل آمریکا به کنترل مناطق اتحاد جماهیر شوروی سابق، واضح و آشکار است. از این رو، بسیاری از تحلیل گران معتقدند که این انقلاب ها، کودتاهای ساخت آمریکا بوده اند و نقش سفرای ایالات متحده در داخل این کشورها، مهم و اساسی بوده است؛ همانند نقشی که NGOها، به ویژه موسسه جامعه باز متعلق به جروج سوروس، ایفا کرده اند.
عزم خود را برای سال جدید جزم کنید
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام نوروزی خود، مردم کشورمان را به کار و تلاش بیشتر دعوت کردند.
متن پیام معظم له به شرح زیر است:
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
«یا مقلّب القلوب و الأبصار. یا مدبّر اللّیل و النّهار»؛ اى دگرگونکنندهى دلها و دیدها! اى ساماندهندهى به روز و شب! «یا محوّل الحول و الأحوال»؛ اى گردانندهى سالها و دلها و حالها! «حوّل حالنا الى احسن الحال»؛ حالِ ما را به بهترین حالها تبدیل فرما .
تبریک عرض میکنم عید سعید نوروز و آغاز سال نو را – که آغاز بهار و سرزندگى طبیعت است – به همهى هممیهنان عزیز که در سراسر کشور پهناور عزیز ما زندگى میکنند، و همچنین به همهى ایرانیانى که در هر نقطهاى از جهان هستند و چشم امید و انتظار به کشور عزیزشان دوختهاند؛ بخصوص به جوانان و مردان و زنانِ ازجانگذشتهاى که براى هدفهاى عالى انقلاب و کشور فداکارىهاى بزرگى را انجام دادند؛ از جانِ خودشان مایه گذاشتند و جوانان خود را تقدیم انقلاب و سربلندى کشور کردند؛ به خانوادههاى عزیز شهیدان، به جانبازان و خانوادههاى فداکار آنها و به همهى ایثارگران و کسانى که براى سربلندى کشور تلاش میکنند و کار انجام میدهند. و درود و سلام میفرستم به روح مطهر امام بزرگوارمان که سلسلهجنبان این حرکت عظیم مردمى و مایهى پیشرفت و اعتلاى کشور بزرگ اسلامى ایران بودهاند.
عید نوروز، آغاز رویش است. این رویش همچنان که در طبیعت محسوس است، میتواند در دلهاى ما و جانهاى ما و حرکت رو به پیشرفت ما نیز خود را مجسم و نمایان کند. نگاهى بیندازیم به سال 88 که اکنون به پایان آن رسیدهایم. اگر بنا باشد سال 88 در یک جمله تعریف شود، به نظر من عبارت است از: سال ملت ایران، سال عظمت و پیروزى این ملت بزرگ، سال حضور تاریخى و اثرگذار این ملت در عرصههائى که به سرنوشت انقلاب بزرگمان و به سرنوشت کشورمان بستگى داشت و منتهى میشد.
در آغاز سال 88 مردم با حضور بىسابقهى خود انتخاباتى را ساماندهى کردند که در تاریخ انقلاب ما – و البته در تاریخ طولانى کشور ما – سابقه نداشت و یک نقطهى برجسته و اوج به حساب مىآمد. در طول ماههاى بعد از انتخابات هم مردم در امتحانى بزرگ، در حرکتى عظیم و سرنوشتساز، حضور خود، ارادهى خود، ایستادگى خود، عزم ملى خود و بصیرت خود را نشان دادند.
تفسیر کوتاهى که از حوادث بعد از انتخابات در طول چند ماه میشود ارائه کرد، عبارت از این است که دشمنان کشور و دشمنان نظام جمهورى اسلامى بعد از گذشت سى سال، همهى تلاش خود و توان خود و نیروهاى خود را متمرکز کردهاند براى اینکه بتوانند این انقلاب را از درون شکست بدهند. ملت در مقابل این توطئهى بزرگ، این حرکت خصمانه، با آگاهى و بصیرت و عزم و ایستادگىِ بىنظیرى توانست دشمن را به شکست بکشاند. تجربهاى که در این هشت ماه بعد از انتخابات تا بیست و دوم بهمن بر این ملت و بر این کشور گذشت، تجربهاى پر از درس، پر از عبرت و حقیقتاً مایهى سربلندى ملت ایران است.
در سال 88 ملت خوش درخشید؛ مسئولین هم تلاشهاى ارزنده و بزرگى را انجام دادند. این تلاشها در حد خود، تلاشهاى باارزشى است؛ موجب تقدیر است. بر همهى ناظران منصف فرض است که از این تلاشها، از این زحمات و کار و کوششى که براى عمران و آبادانى و پیشرفت کشور در عرصههاى مختلف انجام گرفت، قدردانى کنند. در عرصهى علمى، در عرصهى صنعتى، در فعالیتهاى اجتماعى، در سیاست خارجى، در بخشهاى مختلف، مسئولین کشور کارهاى بزرگى را انجام دادهاند. خداوند به همهى آنها اجر عنایت کند و توفیق پیشرفت مرحمت بفرماید.
آنچه که از ملاحظهى وضعیت موجود کشور و ظرفیتهاى عظیمى که در دل این کشور و ملت بزرگ نهفته است، میشود به دست آورد، این است که آنچه ما انجام دادهایم، آنچه مسئولین و مردم انجام دادهاند، در مقابل آنچه که ظرفیت عظیم این کشور براى پیشرفت و رسیدن به عدالت است، کار بزرگى نیست. باید تلاشها را بیش از آنچه که در گذشته انجام دادهایم، همه انجام بدهند و خود را موظف بدانند.
در این دعائى که در آغاز هر سال، در هنگام تحویل، همه میخوانیم، این فِقره جالب توجه است که میفرماید: «حوّل حالنا الى احسن الحال». نمیفرماید ما را به روز نیکى، حال نیکى برسان؛ به پروردگار عرض میکند ما را به بهترین حالها، به بهترین روزها، به بهترین وضعیتها برسان. همت والاى انسان مسلمان همین است که در همهى عرصهها به بهترینها دست پیدا کند.
امسال براى اینکه ما بتوانیم آنچه را که در این دعاى شریف به ما تعلیم داده شده است و وظیفهى ماست، انجام بدهیم، براى اینکه بتوانیم بر طبق اقتضائات کشور و ظرفیتهاى کشور حرکت کنیم، احتیاج داریم به اینکه همت خودمان را چند برابر کنیم؛ کار را متراکمتر و پرتلاشتر کنیم. من امسال را به عنوان سال «همت مضاعف و کار مضاعف» نامگذارى میکنم. به امید اینکه در بخشهاى مختلف، بخشهاى اقتصادى، بخشهاى فرهنگى، بخشهاى سیاسى، بخشهاى عمرانى، بخشهاى اجتماعى، در همهى عرصهها، مسئولین کشور به همراه مردم عزیزمان بتوانند با گامهاى بلندتر، با همت بلندتر، با کار بیشتر و متراکمتر، راههاى نرفتهاى را بپیمایند و به هدفهاى بزرگ خود انشاءاللَّه نزدیکتر شوند. ما به این همت مضاعف نیازمندیم. کشور به این کار مضاعف نیازمند است.
باید به خداى متعال توکل کنیم؛ از خداى متعال استمداد کنیم و بدانیم که زمینه براى کار، زیاد است. دشمنان، دشمن علم و ایمان جامعهى ما هستند. علم و ایمان را به صورت مضاعف در میان خودمان باید تقویت کنیم. انشاءاللَّه راهها هموار خواهد شد؛ موانع، کوچک خواهد شد و کمک الهى و نصرت الهى، ملت ما و کشور ما و مسئولین ما را همراه و زیر سایهى خود خواهد داشت.
در راه تو حرکتم مضاعف باشد
با یاد تو برکتم مضاعف باشد
ای سید ما امر تو بر روی دو چشم
با عشق تو همتم مضاعف باشد .
آیا لذت های بهشتی همانند لذتهای دنیوی است؟
یکی از مهمترین ملاکهای سعادت آدمی لذت بردن است اما لذتها گاهی ناپایدار، ناخالص و محدود هستند و بعضی از لذتها؛ پایدار، خالص و همه جانبه هستند. سعادت و کمال آدمی بدان است که به لذتهای بادوام و خالص و همه جانبه و عمیق دست یابد. مسلما لذتهای نوع دوم از لذتهای مادی و طیف آن نخواهند بود.
قیاسی که بین نعمتهای بهشتی و دنیوی شده است قیاس مع الفارق است.
در این زمینه دست کم دو نکته را باید مورد توجه قرار داد:
الف- راحت طلبی و افراط در روی آوردن به لذات در دنیا چه بسا عوارض نامطلوبی بدنبال داشته باشد. مثلا سلامتی انسان را به خطر اندازد و یا عاملی گردد که انسان را از رسیدن به کمالات منع کند و چنین عیبی در لذتهای اخروی که لذتهای واقعی هستند وجود ندارد، و همچنین این عیب را دارد که ما را از لذتهای واقعی تر و عمیق تر باز می دارد و این بر خلاف حکم عقل حسابگر و محاسبه عقلانی است، که انسان به قیمت محروم شدن از آن دسته از نعمتها به نعمتها و لذتهای زودگذری روی می آورد.
ب- لذتهای بهشتی که در اموری مانند حور و غلمان و میوه های بهشتی تبیین و تجسم شده است چیزی جر ذکر الهی و رضوان خداوند نیست و اینگونه نیست که این اعمال ملال آور دنیوی آنجا را احاطه کرده باشد. تمام آن لذتها مایه کمال و مسرت آدمی هستند و موجب جانفزایی او و قرب یافتن به بارگاه جمال جمیل حضرت حق می باشد.
و این با لذتهای غبار آلود و دردسر آفرین دنیا که آدمی را نوعا از مبدا و کمال باز میدارد قابل قیاس نیستند نه آن شراب طهور مانند خباثات این دنیا هستند و نه مصاحبت با حوارالعین بهشتی مانند پاسخ به هوسهای جنسی این دنیاست بلکه در آنجا یک لحظه مانند لحظه قبل نیست، آنجا ملال نخواهی یافت و دائم مستغرق در مقام قرب و حالات معنوی و لذتهای مدام می باشی. که این دنیا چنین ظرفیتی را هرگز ندارد.
وانگهی بهشت درجاتی دارد و پائین ترین درجات آن برای افرادی است که به قله های معرفت نرسیده اند و حتی عبادت آنان برای رسیدن به بهشت و یا دوری از جهنم بوده است. اما لذت انسان در درجات بالای بهشت همان است که انسان خشنودی و رضوان الهی را مشاهده کند و خودش را در نزد پروردگارش ببیند و این لذتی است که به اولیای الهی اختصاص دارد.
"فی جنة صدق عند ملیک مقتدر[1]"
مردم پرهیزگار ... در قرارگاه صدق، نزد پادشاهی توانایند.
"یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی [2]"
ای نفس مطمئنه، خشنود و خداپسندانه به سوی پروردگارت بازگرد، و در میان بندگان من درآی و در بهشت من داخل شو.
"فی جنات عدن و رضوان الله من الله اکبر ذلک هو الفوز العظیم[3]" و بهشت های جاودان (به آنان وعده داده است) و خشنودی و رضوان خدا بزرگتر است و این است فوز و کامیابی بزرگ.
.: Weblog Themes By Pichak :.