کاردی که شاهرگ شیطان را می برد
--------------------------------------------------------------------------------
استغفار شاهرگ شیطان را میبرد و برای هر چیزی زکات و عامل پاک سازی است، پاک سازی بدن، روزه است .
--------------------------------------------------------------------------------
دوری از گناه
منظور از دوری از گناه همان تقوا و پرهیزکاری و مراقبت در ترک هر گونه گناه و نافرمانی خدا است. مسأله دوری از گناه از عوامل مهم ریشهای و کلیدی برای هدایت و رهبری در راه کمالات است. زیرا گناه یک آسیب و آفت خطرناک و سرنوشت برانداز برای هلاکت و گمراهی و سقوط در درّه هولناک عذاب است. برای روشن شدن مطلب بهتر است اینگونه بیان کنیم که:
- انسانی که از نظر جسمی بیمار میشود، نزد پزشک برای معالجه میرود. پزشک جهت بازگرداندن سلامتی بیمار دو برنامه دارد. 1- برنامه بهداشت و پیش گیری 2- درمان.
پزشک در مرحله درمان یک سری بایدها و نبایدها را به بیمار توصیه میکند که، باید از چند موضوع پرهیز کنی – اگر قبلا پرهیز میکردی گرفتار بیماری نمیشدی – و باید از چند مورد دارو استفاده کنی، و طبق دستور تنظیم شده رفتار کنی تا درمان شوی.
قطعاً مسأله پیشگیری و پرهیز مهمتر و آسانتر و کم هزینهتر از برنامه مثبت (درمان با دارو) است، حتی ممکن است بیمار بر اثر ادامه پرهیز بی آنکه دارویی مصرف کند سلامتی خود را باز یابد.
- درختی را در نظر بگیریم عواملی چون: خاک + نور + حرارت + کود + آب + هوای آزاد=ثمر و میوه
همه اینها لازم ولی کافی نیست بلکه باید عوامل و یا موانعی که جلوی رسیدن به ثمر را میگیرد شناخت و پس از آن جلوگیری و پیشگیری کرد. آفتها، درهم شکننده تارو پود گیاهند پس باید درخت را از هر گونه آفت دور نگاه داشت و آن را از مبتلا شدن مبرا کرد و به عبارتی درخت را واکسینه نمود.
پس باید از ابعاد مختلف با گناه فاصله گرفت و از آن به شدت دوری کرد و حتی فضای ذهن را از هر گونه تمایل به آن پاک سازی کرد. جهت رسیدن به این مراتب نیازمند شناسایی عوامل ارتکاب به گناه هستیم که به آنها اشاره میشود.
روزه گرفتن روی شیطان را سیاه میکند و صدقه کمر شیطان را میشکند و دوستی برای خدا و استمداد از عمل صالح، پشت و پشتوانه شیطان را قطع میکند و استغفار شاهرگ شیطان را میبرد و برای هر چیزی زکات و عامل پاک سازی است، پاک سازی بدن، روزه استپرهیز از کوچک شمردن گناه
یکی از عواملی که انسان را به سوی گناه سوق میدهد، کوچک شمردن گناه است. گاهی با تقسیم گناه به صغیره و کبیره، بعضی را فریب میدهد که پس ارتکاب گناهان صغیره چندان مهم نیست، غافل از آن که گناه به معنی فرمان خدا را زیر پا گذاشتن و فرمان شیطان را روی چشم نهادن است و چنین کاری بسیار بزرگ و خطرناک است. مساله صغیره و کبیره امری نسبی است یعنی بعضی از گناهان نسبت به بعضی دیگر کوچکترند و گرنه هر گناهی ذاتاً بزرگ و خطیر است و حتما باید از آن دوری جست. در نهایت کوچک شمردن موجب تبدیل آن به گناه بزرگ میشود. به عنوان مثال اگر کسی سنگی به سوی ما پرتاب کرد ولی بعد پشیمان شد و عذر خواهی کرد، شایسته است که او را ببخشیم. ولی اگر سنگ ریزهای به ما بزند و در مقابل اعتراض ما بگوید این که چیزی نبود بی خیالش!!! او را نخواهیم بخشید. زیرا این کار از روح طغیان گر و ناسالم او پرده برداشته و بیانگر آن است که او گناهش را کوچک میشمرد و در عوض جسارت هم دارد.
.: Weblog Themes By Pichak :.